اعلام الورى باعلام الهدى

نوشته : امين الاسلام ، ابى على الفضل بن الحسن الطبرسى
امين الاسلام طبرسى ، از عالمان ، مفسران ، مجتهدان بنام قرن پنجم و ششم هجرى است .
وى ، به احتمال زياد، به سال 468، يا 469، ديده به جهان گشوده و روزگار جوانى را در مشهد مقدس به فراگيرى دانش گذراند و در رشته هاى علمى متداول : ادبيات عرب ، حديث ، فقه ، اصول ، تفسير و... اطلاعات گسترده اى اندوخت و در اين دانشها، صاحب نظر شد و در سال 523 ه - ق . به شهر سبزوار رفت و تا پايان عمر، در همان جا بزيست و به نشر فرهنگ اسلام پرداخت .
ابوالحسن على بن زيد بيهقى معاصر طبرسى درباره مقام علمى وى مى نويسد:
((در نحو، فريد بود... در علوم ديگر، به درجات افادت رسيد. تصانيف بسيار است او را...(695) ))
مرحوم طبرسى ، پس از سالها تحقيق ، تاءليف ، تدريس ، تربيت شاگردان و... به سال 548 ه - ق . در سبزوار به ديدار حق شتافت .
از وى ، آثار علمى بسيار به جا مانده ، از جمله : اعلام الوارى باءعلام الهدى (696) . وى در اين اثر، زواياى گوناگون زندگى ائمه عليهم السلام را با تتبع وسيع و ژرف ، نماينده و در بيان مطالب ، شيوه استدلال عقلى و نقلى را به گونه بسيار عالمانه و دقيق پى گرفته و با ابتكار در خورى ، مباحث را روشن و به اثبات رسانده است . مطالب كتاب ، از چنان اتقانى برخوردار است كه عالمان بزرگ ، در نوشته هاى خود، فصل ، يا فصلهايى را از آن ، به صورت كامل نقل كرده اند.
نويسنده ، كتاب را در چهار ركن اساسى ، سامان داده ، ركن چهارم آن ، درباره امامت ائمه عليهم السلام بويژه امامت امام زمان عليه السلام است . درباره امام زمان عليه السلام روى مطالب زير، انگشت گذارده است :
اسم ، كنيه ، لقب ، ولادت ، نام مادر گرامى حضرت ، كسانى كه امام را در كوچكى ملاقات كرده اند، اثبات امامت امام عصر، به دليل عقل ، چگونگى غيبت ، دلايل و شواهد بر غيبت ، برخى توقيعات ، نام كسانى كه به ديدار امام توفيق يافته اند، نشانه هاى قيام ، ايام ظهور، سيره عملى حضرت ، به هنگام قيام ، روش حكومت و ويژگيهايى كه در حضرت وجود دارد و...
در پايان ، به پاسخ شبهات مى پردازد:
1. علت طولانى شدن غيبت ؟
2. اگر غيبت ، سودى به حال مسلمانان نداشته باشد، چه تفاوتى بين حيات و مرگ حضرت خواهد بود.
3. حكم حدودى كه بر جنايتكاران در زمان غيبت واجب مى شود، چيست ؟
4. دليل غيبت .
5. آيا ادله اى كه براى غيبت امام عصر (عج ) مورد اسثتناد قرار گرفته ، كافى است .
6. اگر شيعه پذيرفته است كه پس از پيامبر(ص ) نبى خواهد آمد، چگونه در اخبار شيعه ، آمده : مهدى شريعت را نسخ مى كند، به حكم داوود حكم مى كند، جزيه نمى پذيرد و... آيا اينها اثبات نبوت جديد نيست ؟