با توجه به اينكه در اسلام حق الناس مطلب مهمي است چرا حضرت زهرا با گريه هاي خود براي مردم مزاحمت ايجاد كرد تا آنجا كه مردم به اميرالمومنين عليه السلام گفتند به زهرا بگو يا شب گريه كند يا روز؟
این شبهه‌ی یکی از شبهه های قدیمی است که امروزه نیز بسیار در سایت‌های دشمن اهل بیت مطرح می‌گردد. لذا جهت اطلاع و فهم دقیق موضوع ، توجه به نکات مهم ذیل ضروری است؛
1- یک مقایسه شود بین موضوعات/کدامیک بزرگتراست؟آزار و اذیت گریه های یک زن داغدار در خانه خودش یا کنار قبر پدرشو یا آزار و اذیت هایی که در نتیجه: کنار زدن خلیفة‌الله، جایگزینی حکومتی به غیر از آن چه خداوند متعال فرموده است، غصب اموال، تحریف دین،خانه نشینی یاران صدیق پیامبر،افتادن حاکمیت بدست کسانیکه هیچگونه همراهی و شباهت با تفکر رسول خدا نداشتند و زدن حضرت فاطمه (ع)، سوزاندن در خانه‌اش، شهید کردن فرزندش و در نهایت شهید ساختن خود ایشان و دیگر ائمه‌ی اطهار (ع) متوجه جامعه اسلامی شد//آیا این اذیتها بزرگتر بود یا گریه کردن یک مظلوم مصیبت زده؟


2- گریه حضرت زهرا در فراق مصیبت رسول خدا بود.با توجه به شخصیت پیامبر،زحمات حضرت برای هدایت مردم،خون دلهایی که به تایید قرآن کریم برای رسیدن جامعه به سعادت و رستگاری خورده بود ،ایجاد جامعه ای عدالت محور و تشکیل حکومتی بر مبنای دین خدا برای رسیدن همه مردم به حق و حقوق خودو... جای آن بود که همان مردمی که از گریه حضرت زهرا ناراحت بودند هم بیایند و بر مصیبت پیامبر در کنار حضرت زهرا گریه کنند.

3- قرآن کریم اجازه میدهد مظلومی که صدایش به جایی نمیرسد و هیچ دادگاهی به حق او رسیدگی نمیکند در جامعه فریاد بزند آیه 148 سوره نساء: لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و کان الله سمیعا علیما .حتی لفظ قول بالجهر در تفسیر و در لغت عرب به معنای سخن زشت و با صدای بلند است و الا استثنای منقطع است به معنای لکن یعنی کسی که به او ظلم شده میتواند فریاد بزند وظالم را نفرین کند و با صدای بلند ظلم اورا و صفات زشت او را بر ملاسازد.در حالیکه فاطمه زهرا فقط با گریه بلند این ظلم را فریاد کرد و هرگز سخن زشت ولو مجاز بحکم این ایه را بر زبان جاری نکرد.

4- این روایت خود به خوبی اوج بی معرفتی کسانیکه به حضرت ایراد می گرفتند را می رساند و نیز به همگان ثابت می کند که اهل بیت پیامبر تا چه اندازه مظلوم بوده اند. به طور مثال :امروز کسانی بیایند به زنان بحرین، سوریه، لبنان، افغان یاعراق بگویند: ما بر سر شما بمب می‌ریزیم، همسران و کودکان شما را قطعه‌قطعه می‌کنیم، خانه‌هایتان را بر سرتان خراب می کنیم، حقوق ابتدایی شما را سلب می‌کنیم و هر ظلمی که از دستمان بر می‌آید روا می‌داریم، اما مبادا شما گریه کنید و یا احیاناً صدای گریه‌ی شما را نامحرم بشنود. و قضیه هم این نبود که صدای گریه او در مدینه بپیچد و همه شهر اذیت شوند که چنین چیزی بحکم عقل محکوم است که کسی صدایش انقدر بلند باشد که همه مردم شهر بفهمند.


5-یک عده از معترضین مردم عادی و عوامی بودند که دلشان برای گریه‌های شبانه روزی حضرت می‌سوخت. لذا توصیه می‌کردند که کمتر گریه کند. مثل ما که به داغدار می‌گوییم: کمتر گریه کن. اینطوری صدمه می‌بینی/اینکه فاطمه در فراق پدر گریه میکرد در ج43بحار آمده که همسایگان از گریه های حضرت بی تاب شده خدمت امیرالمومنین رسیده و عرضه داشتند سلام ما را به فاطمه برسان و بگو یا شب گریه کن و روز آرام گیر و یا روزها گریه کن و شب استراحت کن که طبعا این جماعت نظر خیرخواهی داشتند و بغض و کینه ای در کار نبود.

6- قشر دوم معترضین، سیاسیون مخالف، یعنی اصحاب سقیفه، عوامل و طرفداران آنها بودند. آنها در روز دست کم سه نوبت به مسجد می‌آمدند و می دیدند که مردم هم دسته دسته به زیارت قبر قبر پیامبر (ص) می‌آمدندواز طرفی خانه‌ی حضرت فاطمه (ع) نیز همانجا بود و آنها شاهد بودند که فاطمه سوگ و گریه‌ای مدام و شبانه روزی در منزل و گاهی کنار قبر پدرش داردواین حزن ، گریه ، اندوه و سوگ، برای کسانی که می‌خواستند به محض رحلت حضرت رسول اکرم (ص)، قائله اسلام، نام و یادپیامبر و اهلبیت به پایان برسد بسیار گران تمام می‌شد. چرا که موجب توجه، هوشیاری و تأثیر اذهان عمومی می‌گردید. و گرنه هنوز مدتی از رحلت نگذشته بود و جای داشت که خود نیز حرص حکومت را رها می کردند و می‌آمدند ضمن تسلی بر بازمانده، بر قبر ایشان می‌نشستند و گریه می‌کردند. لذا با این گریه و عزاداری مخالف بودند و آن را باعث بیداری مردم و ایجاد سوال در اذهان جامعه در باره علت گریه های بیش از حد زهرا میدانستند، چنان چه امروزهم این تفکر با عزاداری و گریه و سوگواری شیعیان بر مصیبت‌های عاشورا مخالف هستند. چرا که این گریه‌ها، هوشیاری و حرکت ایجاد می‌کند و به ضرر آنهاست.

7- از طرف ديگر اينكه قائل بشويم حضرت زهرا طوري گريه و جزع مي كرد كه موجب اذيت و سلب آسايش مردم مي شد. باتوجه به بزرگواري و عظمت و عصمت زهرا غير قابل تصور به نظر مي رسد. علامه سيد جعفر مرتضي عاملي از علمای بزرگ لبنان و صاحب بیش از 83 تالیف در کتاب ماساه الزهرا:ما تصور نمي كنيم كه گريه زهرادر فراق پدرش آسايش مردم را به هم زد و موجب اعتراض آنان شد بلكه آنچه آنان را ناراحت كرد و به واكنش واداشت چيزي است كه وجود زهرا در كنار قبر پدرش با حالتي از حزن و اندوه و دلتنگي و دل شكستگي برمي انگيخت (يعني مظلوميت زهرا )كه بلافاصله پس از درگذشت پدرش به سراغ او آمده ، چه نمايانگر حالت تحريك مداوم مردم پاك نهاد و مخلص و با ايمان و در نتيجه نابودي خطي بود كه از انجام هيچ عملي در راه رسيدن به خواسته هايش فرو گذار نكرد. گريه زهرا در فراق شخص رسول خدا به اندازه گريه آن بانو در تجسم سرنوشت غمباري كه به مجرد وفات پيامبر اسلام و اسوه هايش در خود فرو بردنبود. بنابراين گريه زهرا جزع از مصيبت و بزرگ شمردن فقدان شخص نيست كه با پذيرش قضا و قدر الهي منافات داشته باشد
8- علاوه بر اینکه روایاتی که در باب گریه های حضرت زهرا و اعتراض همسایگان و مردم مدینه نسبت به آن گریه هابود باید بررسی شود بخشی از آنها بقول مجلسی در ج43 بحار غیرقابل استناد و در هیچ منبع معتبری نیامده و بخش دیگر نیاز به توضییح دارد.

متن سخنرانی شیخ محمدرضافلاحیان-فاطمیه 94