خاطرات شهید محمد حسین مصلحی وادقانی
خاطرات شهید محمد حسین مصلحی وادقانی
همسرش می گوید:
15 ساله بودم و کم سن و همسرم محمد حسین 25 ساله ، نوه عمه ام بود و چون پسری خوش برخورد و با ایمان بود با 1500 تومان مهریه به عقد او در آمدم . او در بهداری وادقان کار می کرد و به مردم رسیدگی می کرد و غیر از این هم در کار های برق کشی ، لوله کشی و ... اگر که کسانی به او نیاز داشتند فورا به کمک آنها می رفت. بسیار مؤدب و مهربان بود و با دیگران با احترام صحبت می کرد.از بهداری موتوری به او دادند ، قبول نکرد و گفت شاید درست نباشد با اون موتور به منزل بروم...... {دریافت فایل زیپ از مجموعه خاطرات همسر شهید jpq}
مادر شهید می گوید:
در
روستا زندگی می کردیم و زمان انقلاب اعلامی ها و نوارهای امام را می آورد و پخش می
کرد و اول انقلاب به سربازی رفت و روز
آزادی خرمشهر در خرمشهر بود. فرزند اول مادر بود و خیلی برای خانواده عزیز بوده
است ، هنگامی که از جبهه خیلی ناراحت بود و شب نخوابید وقتی از او سوال کردیم چرا
اینقدر ناراحتی ، گفت: در جبهه در چند متریش دیده که خمپاره به پسری خود و او را
پودر کرد ، برای پسر و خانواده اش ناراحت هستم. در اوایل انقلاب روحانی روستا
..... {دریافت فایل زیپ از مجموعه خاطرات مادر شهید jpq}
آخرین اخبار مجتمع مهدیه و مهمترین اخبار روستای وادقان