-
۱۳۹۲/۰۱/۱۳
-
ساعتی از نیمه شب گذشته بود. پژواک
صدای جغدها در حیاط مدرسه می پیچید. طلبه جوان سر از کتاب بلند کرد و با سر
انگشتان چشمهایش را مالید تا کمی از خستگی اش بکاهد.
میر علام از جایش بلند شد و گیوه هایش را پوشید، در ایوان ایستاد و نگاهش را به چیزی گره زد که سالها او را در آن حجره پاگیرش کرده بود. او رو به گنبد طلایی رنگ امیر المومنین(ع) ایستاد و در حالی که دستانش را روی سینه اش گذاشته بود، سلامی عرض کرد. اما آن شب حال دیگری داشت. وضویی گرفت و راهی حرم شد.
جوان نزدیک در که شد،چشمانش را به..........
متن کامل را در ادامه مطلب بخوانید...






در اين بين، نگرش شيعه به
پديده منجيگرايي از جهات عديده داراي ويژگيها و برجستگيهاي مخصوص به خود
است. يكي از امتيازات دكترين منجيگرايي از نگاه شيعه، اعتقاد به حضور
كنوني منجي ميان مردم از يكسو و امكان دسترسي و برقراري ارتباط متقابل و
دو سويه با او ـ البته با احراز شرايط لازم ـ از سوي ديگر است. چه،
زرتشتيان يهوديان و ساير مسلمانان اگر چه چشم به راه منجي موعود دوختهاند،
با اين حال، بر اين باوراند كه اين منجي، هنوز چشم به جهان نگشوده و مقدّر
الهي چنين است كه در فرجام تاريخ، پا به كره خاكي گذارد. مسيحيان ـ با
توجه به اعتقاد به حيات كنوني عيسي عليه السلام ـ با شيعيان در باور به بقا
و حيات كنوني منجي همصدا هستند؛ اما از آن جهت كه براي عيسي عليه السلام
در دوران انتظار، نقش چنداني قايل نبوده و راه هرگونه ارتباط دو سويه ميان
مسيحيان و مسيح را مسدود ميدانند، از دكترين شيعه در زمينه «منجيگرايي»
همچنان فاصله دارند.
